حجهالاسلام مظاهری بیش از ۵۰ سال به عنوان سنگربان تبلیغ دین فعالیت کردند و در همین راستا در سال ۱۳۸۹ به عنوان اولین چهره ماندگار تبلیغ استان مورد تجلیل قرار گرفتند.
به همین منظور با حجهالاسلام سید حسین بهشتینژاد در خصوص ابعاد و ویژگیهای یک مبلغ به گفتگو پرداختیم.
قال الله الحکیم فی کتابه الذین یبلغون رسالات الله و یخشونه و لا یخشون احدا الا الله و کفی بالله حسیبا
نظر به اینکه این صحبت و مصاحبه مربوط به شخصیت مرحوم حجه الاسلام و المسلمین جناب آقا مهدی مظاهری است و ابعاد شخصیت این عزیز و بزرگوار یک بعد مهمش مبلغ بودن ایشان هست لذا صحبتم را متمرکز میکنم در جایگاه رفیع و عظیم تبلیغ در فرهنگ قرآنی و مکتبی اهل بیت و سیرهی نورانی پیامبر و ائمه معصومین علیهم السلام و بعد وارد میشویم در ویژگیهای مرحوم آقای مظاهری. این آیهای که تلاوت کردم خدای متعال همهی پیامبران و رسولان خود را به وصف مبلغ بودن و تبلیغ توصیف میکند و میفرماید: «الذین یبلغون رسالات الله» آنهای که پیامهای الهی را میرسانند تبلیغ میکنند و از خدای متعال میترسند مقام خشیت دارند و «لا یخشون احدا الا الله» و از کسی غیر ذات مقدس الهی نمیترسند اینجا هم ارزش تبلیغ بیان شده است هم شرایط مبلغ آن کسانی که سنگرداران تبلیغ رسالت الهی هستند و یکی هم وصف مقام خشیت، ترسی که آنان از خدای متعال دارند و از هیچ کس غیر خدا نمیترسند که این نشان میدهد برای یک مبلغ الهی و راستین این ویژگی، نترسیدن از غیر خدا و مقام خشیت و ترس از پروردگار ویژگی برجسته است.
آیهی دومی که ما در مورد ارزش تبلیغ میتوانیم از آن بهرهمند شویم این آیهی شریفه است «و من احسن قولا ممن دعا الی الله و عمل عملا صالحا و قال اننی من المسلمین» خداوند میفرماید: «کیست که سخنی بهتر، زیباتر و ارزشمندتر داشته باشد از کسی که دعا الی الله مردم را به سوی خدا دعوت میکند و عمل صالح انجام میدهد و خود نیز پای بند به اعمال صالح است چون آغاز آیه هست «و من احسن قولا» کیست که سخنی بهتر داشته باشد اینجا منظور تبلیغ لسانی هست البته با پشتوانهی عمل یعنی آنهایی که با زبانشان مردم را به سوی خدا دعوت میکنند، فراخوان به توحید میکنند، فراخوان به ارزشهای الهی میکنند ولی خودشان هم پایبند به ارزشها و عامل به اعمال صالح هستند.
این دو آیه از شاخصترین آیات در زمینهی تبلیغ است البته آیات دیگری که هم ارزش تبلیغ را میرساند هم شرایط مبلغ را ذکر میکند هم هشدار برای آن کسانیست که با زبانشان مردم را به سوی خدا بخوانند اما خدای ناکرده خودشان پایبند به آن گفتار نباشند.
از نظر روایات نیز موارد متعددی در بحث ارزش تبلیغ بیان شده است مثلا در روایت داریم پیامبر مکرم اسلام وجود مبارک امیرالمومنین را میخواستند برای یمن اعزام بکنند یمن از جاهایی است که پیامبر مبلغانی را میفرستادند گاهی معاذ بن جبر را میفرستادند گاهی شخصیتی به مانند امیرالمونین را میفرستادند در بدرقهی امیر المؤمنین پیامبر به حضرت فرمودند: «یا عَلِیُّ لا تُقاتِلَنَّ اَحَداً حَتّی تَدعوُه، وَ اَیمُ اللهِ لَاَن یَهدی اللهُ عَلی یَدَیکَ رَجُلاً خَیرٌ لَکَ مِمّا طَلَعَت عَلَیهِ الشَّمسُ وَ غَرَبَت وَ لَکَ وِلاءُه یا عَلِیّ» یک نفر بخاطر شما هدایت شود برای تو بهتر از جاهایی است که خورشید بر آن طلوع می کند و غروب مینماید. حضرت رسول در این روایت تمام دنیا را در برابر ارزش تبلیغ قرار میدهند
در بعضی از این نقلها آمده است عالم ناطق عالمی که ناطق باشد یعنی علاوه بر علم قدرت بیان، زبانش حقایق الهی را برای مردم بازگو کند.
بنابراین قدرت بیان، قدرت نطق و اینکه یک نفر بتواند با بیان رسا و بیان بلیغ حقایق قرآنی را، حقایق توحیدی را، حقایق دینی را در عرصههای مختلف برای اقشار مختلف بیان کند، این عالم یک ارزش مضاعف دارد چون هم سرمایهی اندوختههای علمی دارد و هم توانایی بیان دارد که بتواند این حقایق را به آحاد جامعه انتقال بدهد.
در طول تاریخ ائمه معصومین علیهم السلام همان مسئولیتهای پیامبر مکرم را داشتند فقط به ایشان وحی نمیشد و الا همهی مسئولیتهایی که در عرصه رسالت در عرصهی تبلیغ، در عرصهی مدیریت برنامههای جامعه، در عرصهی الگو بودن برای جامعه، پیشوایی و … همه برای ائمهعلیهم السلام نیز بوده است.
حال در دوران غیبت این مسئولیتهای ائمهی معصومین علیهم السلام بر دوش عالمان دینی افتاده است، البته طبیعی است یک عالم دین ممکن است تمام این مسئولیتها را نتواند یکپارچه انجام دهد، اینجا رشتههای مختلف، تخصصهای مختلف ایجاد میشود مثلا گاهی یک نفر در رشتهی تبلیغ یک توانایی ویژهای میکند. خدا رحمت بکند مرحوم آقای شیخ مهدی مظاهری را این انسان بزرگ، این خطیب برجسته علاوه بر این که از سرمایههای ارزشمند حوزوی و علمی بودند، اما زمانی که وارد عرصهی تبلیغ شدند، به تعبیر رهبر معظم نیم قرن سنگردار عرصه تبلیغ بودند. یعنی بعنوان یک متخصص بزرگ و به عنوان یک فرد اگر نگویم بی نظیر در عرصهی تبلیغ ایشان نقشی همانند نقش مرجعیت را ایفا کردند.
یک روایتی هست که امام هادی(ع) فرموند: اگر بعد از غیبت قائم ما (عج) نبود وجود علمایى که به سوى او مىخوانند و به وجود او رهنمون مىشوند و با حجتهاى الهى از دین او دفاع مىکنند و بندگان ناتوان خدا را از دامهاى ابلیس و پیروان او مىرهانند و از دام های ناصبیها نجات بخشند کسی در دین خدا پا برجا نمی ماند و همه مرتد میشدند، اما «لَما بَقِیَ أحَدٌ إلاّ ارتَدَّ عَن دینِ اللّهِ و لکنهم الذین یمسکون ازمه قلوب ضعفآء الشیعه کما یمسک صاحب السفینه سکانها ، اولئک هم الأفضلون عند الله عزو جل» . این عالمان قلوب شیعیان را یعنی آن مرکز تفکرشان را، مرکز اندیشه و احساساتشان را در دست میگیرد و نمیگذارد دشمن به حریم اندیشهی آنان به حریم احساسات آنها تعرضی کند این نقش یک عالم برجستهی دینی هست.
در مسئلهی تبلیغ چند عنصر هست که از عناصر اصلی تبلیغاند یکی مسئلهی محتوای تبلیغ است، یکی شخصیت مبلغ هست، یکی شیوههای تبلیغ هست و یکی ابزار تبلیغ هست.
معمولا یک مبلغ اگر بخواهد تأثیر همه جانبه داشته باشد هم باید خودش یک جایگاه اجتماعی الهی و ارزشمندی داشته باشد که مردم به شخصیت او اعتماد بکنند، زبان دین را بشناسد، نفس خود و نفس را دین بشناسند. این خیلی نقش دارد در این که مردم اعتماد به گفتهها و سخن او بکنند این از حیث شخصیت مبلغ.
دوم محتوای تبلیغ است هرچه محتوای تبلیغ حکیمانهتر، مستندتر، باشد و خمیر مایهی تبلیغ از قرآن کریم، از معارف اهل بیت، از مخازن ثروت معنوی و روایات اهل البیت علیهم السلام بیشتر باشد این محتوا بیشتر بر دلها مینشیند و فطرتها را میتواند تغذیه کند.
دیگری شیوههای تبلیغ هست. شیوههای تبلیغ را شاید در یک تقسیم بندی بتوان به مانند معادلات دینی باشد مثلا روایت است، گاهی با دعاست، گاهی با راههای دیگر است.
و دیگری ابزار تبلیغ است ابزار را مثلا بگویم خطابه و منبر هست گاهی سخنرانی هست و یا دیگر شیوهها.
اما مرحوم حجهالله و المسلمین حاج آقای مظاهری در اینکه در این عزیز و بزرگوار حدود شصت سال حداقل سنگردار تبلیغ دین بودند تردیدی نیست خود حقیر چیزی حدود بیش از ۴۵ سال ایشان را میشناختم و با توجه به این که اقشار مردم به ایشان عنوان یک شخصیت عزیز، معروف و شهیری علاقهمند بودند و پای منبر ایشان، سخنرانیهایشان، مجالس دعای ایشان شرکت میکردند.
خدای متعال این توفیق را به آقای مظاهری داده بود که از نظر اعتماد اجتماعی و اعتنای اقشار جامعه به ایشان در حدود ۶۰ سال از یک محبوبیت اجتماعی ویژهای برخوردار بودند.
یکی از مزایای آن مرحوم بهرهمندی ایشان از محتوای خوب بود، خوب آقای مظاهری بالاخره یک سرمایهی علمی حوزوی بودند و ایشان توانسته بودند از مخازن دینی به خوبی بهرهمند شوند و مجالس ایشان از غنای بالایی برخوردار بود.
نکته دیگر این بود که ایشان از قدرت بیان و انتقال مفاهیم بالایی برخوردار بودند و به بهترین شیوه ممکن معارف الهی را برای مردم بیان میکردند.
موفقیت دیگر ایشون این بود که فقط به شیوهی سخنرانی اکتفا نکردند و از شیوههای دیگر همچون شیوه دعا نیز برای نشر و تبلیغ معارف الهی بهترین بهره را بردند.
اگر در تاریخ هم بررسی کنیم میبینیم حضرت سجاد (ع) بیشترین بهره را از دعا بردند و استفاده ایشان از این روش تبلیغی دو جهت بوده است یک جهت حالا که دشمن راهبندان کرد و نگذاشت ائمه از طریق فرمایشات و کلام مستقیم، مردم را سر سفرهی قرآن و مکتب اهلبیت علیهم السلام بنشانند.
لذا امام از طریق دعا وارد شدند، دعا یک ظرافتی دارد، یک زیبایی و یک حلاوتی خاص دارد.
دعا انس مخلوق با خالق هست و حضرت امام سجاد ؟ع؟نیز از همین شیوه وارد شدند و تمام آن هدفهایی که ائمه از طریق روایات دنبال میکردند از طریق دعا دنبال کردند.
کافیست کسی صحفیهی سجادیهی حضرت سجاد(ع) را ورق بزند و ملاحظه کند، مشاهده میکند که موضوعاتی که امام سجاد در دعاهای صحیفه دارند از نظر تنوع موضوعی چه بخشهای توحیدی چه بخشهای اخلاقی چه بخشهای اجتماعی چه بخشهای سیاسی چه بخشهای حقوقی معاشرتی همه به شکل دعا بیان شده است. پس خود دعا یک شیوه است.
از طرفی دیگر چون در زمان حضرت سجاد(ع) متأسفانه جامعه به سمت گرایشهای شهوانی و گریز از معنویت و آسیبهای خطرناک اخلاقی گرایش عجیبی پیدا کرده بود حاکمیت آن زمان نیز حاکمیتی بود که میخواست مردم در شهوتها فرو بروند و حواسشان به دین معنویت حکومت ائمه معصومین علیهم السلام نباشد، امام سجاد(ع) برای اینکه حرکت منفی و این گرایش خطرناک رفتاری و اخلاقی جامعه را مجددا سوق بدهند به ارتباط با خدا و انس با خدا از شیوهی دعا وارد شدند. لذا دعا جاذبیت خاصی دارد.
من نمیخواهم تشبیه کنم ولی آقای مهدی مظاهری هم این توانایی قدرت بیان را در آیات و روایات و سیره و احکام در حد خودشان پیدا کردند و هم از طریق دعا ایشان وارد شدند.
ایشان ۵۰-۶۰ سال مردم را با دعا مانوس کردند که قلهی این شرایط ماه مبارک رمضان بود که بهار قرآن بهار عبادت هست آقای مظاهری توانستند برگزاری دعای ابوحمزه از طریق این دعا انسانهای فراوانی را با خدا آشتی بدهند و از راه کارهای خراب برگردانند به آغوش دین.
یا آنهایی که اهل دین بودند را بیشتر مأنوس کند با معارف الهی و انس با پروردگار واقعا آنهایی که درک کردن دعای ابوحمزهی آقای مظاهری را این احساس لذت را از نزدیک لمس کردهاند که چه معنویتی چه تحولی چه عمق معنویتی در مجالس دعای ایشان حاکم بود. آن قطرات اشکی به مانند مروارید بر صورت مردم جاری میشد و یک شستشوی روحی در مردم پدید میآمد.
آقای مظاهری نقش بسیار ارزشمندی را در این تحول اجتماعی و در این گرایش به فرهنگ دعا و تقویت فرهنگ دعا ایفا کردند این یک شیوه هم خود یک روش تبلیغ است هم اینکه خود به خود یک فرهنگ بسیار متعالی اسلامی هست.
یکی دیگر از توفیقات ایشان حضور مداوم در بین مردم و ارتباط نزدیک داشتن با مردم است، ایشان همواره در بین عموم مردم حضور داشتند و هیچ گاه بین خودشان و مردم فاصلهای ایجاد نکردند.
البته توفیقات ایشان تنها به این مهم خلاصه نمیشود و ایشان از کنار همین مجالس دعا بسیاری از مراکز خیریه مهم و کم نظیر در کشور را ایجاد کردند.